چه شما سرانجام تصمیم گرفتهاید که شاعر، فروشنده، دانشمند، سرآشپز باشید یا هر کار دیگری در این بین انجام دهید، کارآفرینی به شما مهارتهایی را میدهد که شانسهای موفقیتتان را افزایش میدهد.
برای برخی افراد کارآفرینی یک روش زندگی است. آفرینش چیزی جدید و رهبری یک گروه، تحقق یک رویاست و به خودی خود یک مقصد است. برای سایرین تنها وسیلهای برای رسیدن به یک هدف است یا ممکن است راهی فرعی به سوی هدفهای بهتر و بزرگتر باشد.
اگر شما با مفهوم کارآفرینی دست وپنجه نرم میکنید، جاذبهاش را میبینید اما از ریسکاش میترسید یا متوجه شدهاید که این هدف نهایی شما نیست، به دقت در مورد دیدگاههای خود فکر کنید. کارآفرینی فقط بدست آوردن پول زیاد نیست و یا هدایت نمودن یک گروه تا موفقیت کامل. در حقیقت تجربه کارآفرینی میتواند شما را در هر آنچه فکرش را بکنید بهتر سازد.
این ۷ روش بدین شرح است:
- تفکر انتقادی
هیچ شغلی وجود ندارد که نیاز به حداقل سطوحی از تفکر انتقادی نداشته باشد. توانایی شناختن و تعدیل کردن و توازن بخشیدن برای جهتگیریهای خود، تحلیل ریشههای چندین مشکل و کشف چشماندازهای جایگزین در برخی موضوعها میتواند به شما کمک کند تا با مسائل به طور کاملتری روبرو شوید و برنامههای هوشمندانهتری برای توسعه در آینده خلق کنید.
در دنیای حرفهای این به معنای کارآمدتر بودن و دیدن نتیجههای بهتر است. در زندگی شخصی شما به معنای درک بهتر روابطتان و شناسایی نقاط کلیدی برای پیشرفت شخصی است.
- خلاقیت
کارآفرینی همچنین شما را وادار میکند که خلاق باشید. شاید نتوانید در ابتدا خلاق باشید اما میتوانید آن را تمرین کنید… و هر چه زمان بیشتری صرف خلق اندیشههای خلاقانه کنید در انجام آن در محیط عملی بهتر و سریعتر خواهید شد. این که چگونه خلاقیت خود را به کار میگیرید به کلی بسته به نظر شماست.
ممکن است خلاقیت تان را در یک سرگرمی خلاقانه مانند نقاشی یا عکاسی به کار ببرید و یا خلاقیت شما ممکن است چاشنی لازم برای دیدگاههای حرفهای مانند کمپینهای بازاریابی را به شما بدهد… و یا حتی برای تجارتی دیگر در آینده به کار برود.
- سختی و مشقت
کارآفرینی پر از سختی و مشقت است. راهکارهایی که فکر میکردید عالی هستند ( و در تئوری نقصی ندارند) ممکن است به هیچ وجه آن طور که شما انتظار داشتید از کار در نیایند یا ممکن است به نقطهای برسید که سرمایه شما آن قدر کم شود که مجبور شوید به بستن کار و کاسبیتان فکر کنید.
موقعیهای سخت و پر مشقت و شکست صبر شما را به بوته آزمایش میگذارد و زندگی شما را پراسترس میسازد اما درسهای ارزشمندی نیز دربارۀ ماهیت چالشها و مشکلات به شما میدهد.
شما خواهید آموخت که شکست موقتی است و اعتماد به نفس بیشتری به دست خواهید آورد.دیگر نگویم که احتمالا در مورد مشکلات کوچکتری که روزانه با آنها روبرو میشوید نگرانی به خود راه نخواهید داد.
- استقلال
به عنوان موسس یک کسب و کار شما مسئول تمامی تصمیمات خواهید بود. شما منبع نهایی پاسخگویی هستید و تمام امور از زیر دست شما میگذرد و شما کسی هستید که قوانین را تعیین میکند. در ابتدا این امر هم هیجانانگیز و هم ترسآور خواهد بود اما همین طور که با نقش خود آشناتر میشوید این سطح استقلال و رهبری معطوف به وجود خود را به تدریج خواهید پذیرفت.
پس از این که قدری تجربه به دست میآورید شما قاطعتر و مطمئنتر خواهید شد. حالا دیگر صرفنظر از کاری که میکنید این اعتماد و اطمینان به خود، مفید خواهد بود.
- مدیریت
زیاد طول نمیکشد تا متوجه شوید که کارآفرینی چقدر نیاز به کار و کوشش دارد. ساعتها و ساعتها را به کار روی ایدههایتان خواهید گذراند و گروههایی را مدیریت خواهید کرد (از شریک گرفته تا فروشندهها و روابط با مشتریان).
به نوعی میتوان کارآفرینی را با تردستی مقایسه کرد. در برخی موارد کارآفرینی یک بازی اقتصادی خرد است، وقتی شما با منابع محدود مثل زمان کار میکنید تا بیشترین سود را از پولی که گذاشتهاید به دست آورید. در هر صورت کارآفرینی بنیانهای مدیریت را به شما میآموزد که موجب میشود تصمیمگیرنده بهتر و برنامهریز بهتری شوید و به شکلی بهتر تخصیص منابع کنید.
- برند شخصی خود را بسازید
با اداره کردن امور شرکتتان ممکن است این شانس را به دست آورید که برند شخصی خود را بسازید. به عنوان «شخص اول» سازمانتان رسانهها اخبار شما را پوشش خواهند داد. حسابهای اجتماعی شما بازدیدکنندگان بیشتری را جذب خواهد کرد و شما احتمالا این فرصت را خواهید داشت تا با نام خود مطالب بیشتری بنویسید و انتشار دهید.
تمام اینها میتواند در آینده در رزومه شما ثبت شود و به شما کمک کند که در میان جمعیتی سرآمد باشید و مهارت و توانایی خود را حداقل در یک موقعیت خوب که نیاز به کار دارد به اثبات برسانید.
- ارتباطات
حتی اگر خود را آدم خیلی اجتماعی در نظر نمیگیرید، از افزودن ارتباطها به شبکه خود سود خواهید برد. کارآفرینی بهانه خوبی به شما میدهد تا این ارتباطات را بیابید و حفظ کنید. شما به کارفرمایان، استادان، کارمندان و مدرسان همچنین سرگرمکنندگان و متخصصان دسترسی بیشتری خواهید داشت و برای پروژههای شخصی با آنها تماس خواهید گرفت. فقط حتما ارتباط خود را با آنها حفظ کنید حتی اگر از کارآفرینی دست برداشتید.
صرفنظر از بقیه اهدافی که در زندگی دارید…. چه میخواهید شاعر شوید، چه فروشنده، دانشمند، سرآشپز یا هرکار دیگری در این بین،کارآفرینی به شما مهارتهایی میدهد که فرصتهای کسب موفقیت شما را در زندگی حرفهای تان افزایش میدهد.
کارآفرینی تجربهای بینظیر است که فرصتهای گوناگونی را برای رشد به شما میدهد، فرصتهایی که در دسترس همگان قرار دارد. اگر شما ایده و انگیزهای دارید که از آن ایده حمایت میکند من کارآفرینی را به شدت توصیه میکنم و حتی اگر شکست بخورید برای بار دیگر قویتر و بهترخواهید بود.
Jayson DeMers
موسس و مدیرعامل آدینس بلوم
چنین مطالبی خیلی کمک حالمونه ممنونم …
لطفا بیشتر در ارتباط با کارآفرینی بنویسید.