در هر کسب و کاری به یک مشاور نیاز دارید، چون مسائلی که تو نمیبینی او از بیرون میبیند. در واقع کوچ عین یک آینه شفاف بدون قضاوت نقاط قوت و ضعف را پیدا میکند. یکی از راه و رسمهای مربیگری، کمتر حرف زدن و بیشتر پرسیدن است، ذات کوچ در کمک به دیگران و شکوفا کردن استعدادشان نهفته است. در این مقاله سعی شده است که از تکنیکهای علمی برای Modern Goching استفاده شود. با کمک آن میتوانید کمتر کار کنید و اثرگذارتر باشید. ابتدا باید این سوالات را از خود بپرسید. به چه فکر میکنید؟ مشکل اصلی کارتان چیست؟ چه میخواهید؟ چطور میتوان کمک کنم؟ چه چیزی بیشتر از همه برایتان مفید بود؟ باید در کسب و کار بعنوان یک مدیر موفق، افرادتان را هدایت کنید. تیم ثروت آفرینان در مقاله قبلی با عنوان اگر میخواهید زندگیتان تغییر کند، دوستانتان را عوض کنید، یکی از بهترین تکنیکهای هوش مالی را در عوض کردن دوستان و اطرافیان دانستهاند. برای هر کسب و کاری به یک کوچ نیاز است، همانطور که گفتیم، کار مربی کمک کردن به دیگران است، قطعا شما تاکنون متعهد بودهاید به دیگران کمک کنید، پس ببینیم چرا هدایت دیگران به درد شما میخورد. وقتی شما عادت مربیگری را یاد بگیرید و بعد با تمرین زیاد آن را در خود پرورش دهید، خیلی راحتتر میتوانید، محیط کارتان را بهبود دهید.
پرورش عادت کوچینگ مدرن
این کار ساده و بیزحمتی نیست، ایجاد تغییر در رفتار دشوار است و جسارت میخواهد تا کارها را به نحو متفاوتی انجام دهید، مداومت میطلبد تا وقتی برای بار اول بیعیب و نقص کار را تمام کنید. این یکی از قوانین تغییر است که به محض اینکه چیز تازهای امتحان میکنید، از یک جایی به مقاومت بر میخورید که به سبک گلام در سفرهای گالیور میگوید من میدونم… کارمون تمومه… من میدونم! برای مقابله با این مقاومت، پیشنهادهای زیرا را اجرا کنید، از یک جای آسان شروع کنید، کوچک شروع شود، با رفقا بگردید و هر بار زمین میخورید دوباره روی پایتان بایستید.
برای تعمیق یادگیری کوچینگ مدرن ویدئوها و سمینارهای آموزشی را تماشا کنید. هیچ چیز نیرومندتر از عادت نیست، به قول وینستون چرچیل ما ساختههایمان را شکل میدهیم؛ از آن به بعد به ما شکل میدهند. ما در میان عادتهایمان زندگی میکنیم پس آن طور شکل بدهید که میخواهید باشید و عادتهای کوچینگ مدرن صحیح را بپرورانید. زیرا یکی از دلایلی که باعث میشود مدیران بیشتر وقتها در مربیگری ناکام باشند، این است که نمیدانند چطور شروع کنند. طرح آغازین مناسب خیلی مهم است، چطور سر صحبت را باز کنید؟!
کمی وقت برای خودتان بخرید
وقتی در مذاکرات دقیقا نمیدانید که چه خبر است و یکی دو لحظه زمان لازم دارید تا از موضوع سر در بیاورید، با پرسیدن و دیگر چه؟ کمی وقت برای خودتان میخرید. و دیگر چه؟ سریعترین و سادهترین روش کشف و خلق پیشامدهای جدید است. پس وقتی میپرسید و دیگر چه؟ هدف این نیست که بینهایت انتخاب دارید، بلکه میخواهیم ببینیم که طرف مذاکره تاکنون چه نظراتی داشته است.
بنابراین و دیگر چه؟ خیلی خوب جواب میدهد، چون افراد را وادار میکند پیدرپی گزینه رو کنند و شما را ساکت نگه میدارد. پس در اینجا هر چیزی که جلوی ارائه گزینههای جدید را بگیرد محرک تلقی میشود. محرک لحظهای است که شخصی ایدهای را با شما در میان میگذارد، حالا شما میخواهید نصیحتی کنید، یا خاطر جمعید که چاره را میدانید و برای گفتن آن بیطاقت شدهاید یا او هنوز جمله هیچ چیز دیگری نیست! را نگفته است.
نکته پایانی برای اینکه کوچ موفقی باشید، از نصیحت کردن بپرهیزید تا میتوانید همراه و مشاور باشید.