ما در این مقاله قصد داریم تا در خصوص این نکته صحبت کنیم که چرا شما نباید کارآفرین شوید؟ مگر افراد کارآفرین چه ویژگی هایی دارند که شما ندارید؟ ما در ادامه قصد داریم تا در خصوص این نکته صحبت کنیم که چرا شما نباید کارآفرین شوید و همچنین نکات مهمی در خصوص رسیدن به نقطه کارآفرینی را در اختیار شما قرار دهیم.
چرا شما نباید کارآفرین شوید؟
چرا شما نباید کارآفرین شوید؟ آیا تا به حال این سوال را از خود پرسیده اید؟ وقتی کارآفرین هستید آزادید هر وقت میخواهید خودتان برنامههایتان را انتخاب کنید. این شانس را دارید که از سواحل کنار دریا کار خود را اداره کنید یا در آرامش خانه کارهایتان را دنبال کنید.
میتوانید محصول یا خدمات رویاییتان را دقیقا آن طور که تصمیم دارید بسازید و ارائه دهید. رییسی ندارید که حرف دیگری بزند، مجبور نیستید سازش کنید و کوتاه بیایید و برای انجام وظایفتان اجباری وجود ندارد.
کارآفرین بودن عالی به نظر میرسد مگر این که خلاف آن ثابت شود. من براساس تجاربام صحبت میکنم.من درحال به اشتراک گذاشتن مهمترین نکتههای بازاریابی در OkDorkبودم که AppSumoو Sumo را تاسیس کردم که اکنون یک تجارت ۸ رقمی است.
(قبل از آن میدانستم که راه انداختن تجارت شماره ۳۰ در فیسبوک و کارمند شماره ۴ بودن در Mint.com چطور است.)
شما در مقابل آزادی انتخاب برنامه خود باید یک هفته کاری ۹۰ ساعته داشته باشید. در ازای کار کردن از سواحل باید ماهها در یک آپارتمان کوچک سخت کار کنید. برای رسیدن به محصول یا خدماتی که آرزو دارید به شکل دلخواهتان بسازید انتقادات بدی خواهید شنید، مشتریان شکایت میکنند و ماهها با فروش کم باید کار کنید. در این باره خواندن مقاله نکاتی که هر کارآفرین باید بداند هم پیشنهاد می کنیم.
من از کارها و تجارتهایی که خودم انجام دادم و به دوستان کارآفرینام در انجام آنها کمک کردم، بسیار آموختهام. حال از شما می پرسم که چرا شما نباید کارآفرین شوید؟
یک تجربه که از تدریس کارآفرینی آموختهام این است: کارآفرینی برای همه مناسب نیست. حقیقت این است که اگرچه کارآفرین بودن فوقالعاده است اما این امر همیشه صادق نیست و هیچ خجالتی ندارد که کسی یک کارمند تمام وقت باشد که برای فرد دیگری کار میکند. در واقع کارمندی ممکن است برای شما مناسبتر باشد. برای آن که دریابید که برای کارآفرینی مناسبترید یا کارمند بودن من «چهار ویژگی» را معرفی کردم.
چهارچوبی که میتوانید از طریق آن قدم بعدی را دریابید.
۱- هدف خود را پیدا کنید (و کاری را در جهت آن انجام دهید.)
من قبل از این که به Facebook و Mint.com بپیوندم و شرکت خودم را تاسیس کنم در شرکت Intel در یک اطاقک کار میکردم. صادقانه بگویم نمیتوانستم آن کار را تحمل کنم. دیوانهام میکرد. هر روز حوصلهام سر میرفت. هیچ کار هدفمندی انجام نمیدادم. اما «شرکت Intel در یک جا به دردم خورد.
من آنجا هدفم را پیدا کردم. میخواستم هر چه سریعتر شرکت Intel را ترک کنم، پس از کار بیرون آمدم و دست به هر کاری زدم.
یکی از بزرگترین سوءتفاهمها درباره هدف این است که اگر بنشینیم و منتظر بمانیم به شکلی جادویی از آسمان فرود میآید. طبق تجربه من این درست نیست. برای یادگیری نحوه هدف گذاری، خواندن مقاله هدف گذاری اصولی را از دست ندهید.
من صدها کار مختلف را امتحان کردم. از تبلیغات محصولات خیلی خوب گرفته تا کمک به فروش محصولات شکست خورده به قیمتهای منطقی.
بعد از کلی آزمون و خطا متوجه شدم که دوست دارم ایده محصولات جدید را امتحان کنم. علاقه جدید من به ساختن ایده محصولات جدید به من کمک کرد هدفام را تعریف کنم و دوباره روی شغلام تمرکز کنم. شرکت «اینتل» را ترک کردم و به فیسبوک پیوستم.
در فیسبوک مسئول ساختن ایده محصولات جدید به عنوان مدیر تولید شرکت شدم. بعد از این که از فیسبوک اخراج شدم روی کاری تمرکز کردم که بیشتر با هدفام برای کمک به بازار محصولات جدید هماهنگ بود. من مدیر بازاریابی Mint.com شدم و کمک کردم که شرکتی که هیچ کاربری نداشت در شش ماه ۱۰۰ هزار کاربر به دست آورد.
احتمالا صدها یا شاید هزاران شرکت هست که شما میتوانید با توجه به هدفتان به رشد آنها کمک کنید. حتی بهتر از آن لازم نیست از پستی بلندیهای کارآفرینی بگذرید تا هدفتان را عملی سازید.
- اگر میخواهید برای یک شرکت تازهکار کار کنید، آیا درباره شرکتهای کوچک تحقیق کردهاید؟
- اگر به ایده محصولات جدید علاقهمندید آیا ProductHunt را جستجو کردهاید؟
- اگر میخواهید دورکاری کنید و در جهان سفر کنید RemoteOk را چک کردهاید؟
و اگر نمیدانید هدف شما چیست بیرون بزنید و شروع کنید به امتحان کردن کارهای متفاوت. کارآفرین شدن تنها راه ممکن نیست. امکان این هم هست که روی یک پروژه یا با یک شرکت همگام با هدفتان کار کنید. حال از خودتان بپرسید که چرا شما نباید کارآفرین شوید؟
۲- به محصولی که میسازید باور داشته باشید.
گروههای بیشماری وجود دارند که روی محصولات مورد علاقه خود کار میکنند. طراحان نرمافزاری و تولیدی «اپل» در حال ساخت ابزارهای فوقالعادهای هستند از جمله «آیفون» یا «مکبوکی» که شما این متن را با آن میخوانید. حرفهای های فروش محصولات باورنکردنی و کمهزینهتری را به «آمازون» میآورند تا شما بتوانید بدون رفتن به فروشگاهها هرچیزی را که نیاز دارید سفارش دهید. Elon Musk و تیم SpaceX در حال طراحی راکتهایی هستند که انسانها را به مریخ بفرستند.
حقیقت این است که موسس یک شرکت و مدیرعامل بودن به کلی کار اداری و اجرایی کسالتآور مثل جلسات، استخدام و همکاری بین تیمها نیازمند است. در صورتی که شما شخصی هستید که از مشغله و کار روی محصولاتی که دوست دارید لذت میبرید، اگر برای یک شرکت کار کنید و کمتر با وظایف اداریی و اجرایی سر و کار داشته باشید این نیاز شما بهتر برآورده میشود.
از خودتان بپرسید:
- هر روز از چه محصولاتی استفاده میکنید؟
- دوست دارید کمک کنید چه ایدههای جدیدی ساخته شود؟
- از به کار بردن چه محصولاتی لذت میبرید و دوست دارید آنها را ارتقاء دهید؟
به جای خلق محصول جدید به این فکر کنید که مهارت خود را برای یک تجارت موجود در محصولی که دوست دارید به کار ببرید. هنوز مطمئن نیستید از کجا باید شروع کنید؟ بروید و سایت Kickstarter را چک کنید و به افرادی که روی محصولات دلخواه شما کار میکنند دسترسی پیدا کنید.
۳- با افرادی کار کنید که از شما باهوشترند.
رویای فرد کارآفرینی که به تنهایی اداره امور را به دست میگیرد به اندازه آنچه رسانهها نمایش میدهند جذاب نیست. در واقعیت شما در یک کارگاه گیر افتادهاید، رشته فرنگی میخورید و سعی میکنید به تنهایی یک ایده را اجرا کنید.
حقیقت این است که ما همگی به یک شبکه حمایتی نیازمندیم. این تیم حمایتی Sumo Group است.
سخنران انگیزشی Jim Rohn یکبار گفت «شما متوسط پنج نفری هستید که بیش از همه با آنها وقت میگذرانید.» در دایره داخلی شما چه کسانی وجود دارند؟ وقتی دور و بر خود را پر از آدمهای باهوش میکنیم ما به بلندترین قلههایی که به تنهایی قادر به فتحشان نبودیم میرسیم. برای مثال:
PayPal Mafia گروهی از کارمندان PayPal بودند که هر روز یکدیگر را به جلو هل میدادند. چهار عضو گروه – Peter Thiel, Musk, Reid Hoffmanو Ken Howery —اکنون تریلیاردر هستند.
- قبل از این که Malcolm Gladwell کتاب اولش را بنویسد، یک روزنامهنگار در واشنگتن پست بود که درباره موضوعات تجاری و علمی مینوشت. خودش میگوید ۱۰ سالی که در واشنگتن پست کار کرده است اکنون به موفقیتاش به عنوان نویسنده کمک کرده است.
- برخی کارمندان قدیمی «فیسبوک» از تجربه خود برای ایجاد شرکتهای تازه تاسیس استفاده کردند. ,Steve Chen YouTube را همراه با شریکاش تاسیس کرد. , Adam D’Angel Quora را تاسیس کرد.
وقتی من در فیسبوک کار میکردم در آن گروه حس میکردم کودنترین فرد هستم. اما در همین زمان بود که بیشتر از همه رشد کردم. بدون حمایت، انگیزش و یادگیری از گروه پرستاره کارمندان قدیمی در فیسبوک من نمیتوانستم خودم را به جایی که اکنون هستم برسانم.
۴- شما باید حقوق بگیرید.
بحث پول حساسیتزا است اما به هر روی شما باید حقوق بگیرید.این چیزی است که اکثر افراد نمیدانند: سه سال اولی که من AppSumo را ساختم من فقط ۴۰ هزار دلار در سال درآمد داشتم. خیلی اوضاع خراب بود. اما من تنها نفر نبودم که این مشکل را داشتم. در اینجا برخی کارآفرینان مشهور را نام میبرم و میگویم در چند سال اول تجارتشان با چه چیزهایی روبرو بودند:
- وقتی Musk اولین شرکتاش Zip2 را تاسیس کرد ۲۸ هزار دلار از پدرش قرض گرفت و سه ماه اول در دفتر کارش میخوابید.
- وقتی Jeff Bezos فروش کتاب Amazon را راه انداخت او صدها کتاب را با دست جلد کرد.
- Arianna Huffington موسس Huffington Post وقتی اولین کتاباش را نوشت ۳۶ بار با جواب «نه» روبرو شد و در ابتدا HuffPo را راهاندازی کرد.
و البته اینها فقط فهرست کارآفرینان موفق است. اگر شما دار و ندارتان را روی هم بگذارید تا کاری را شروع کنید، سعی کنید کارتان را بزرگتر کنید اما شرکت تازهکار شما شکست بخورد چه؟ در عوض اگر شما فردی باشید که (مثل من) ریسک گریز است عاقلانه است که به یک شرکت بپیوندید، درآمدی ثابت بگیرید، هر چیزی که لازم است را یادبگیرید و در کنار آن ایده تجاری خود را ایجاد کنید.
۵- مشکلات اضافی چه کسی گفته است که زندگی یک کارآفرین راحت است؟
Bill Gates شرکت نرمافزاریش را تاسیس کرد و ثروتمندترین مرد روی زمین شد. Mark Zuckerberg یک وب سایت با عکسهای کاربران ساخت و بزرگترین رسانه اجتماعی شد که تاکنون وجود داشته است. Musk تمرکزش را روی مریخ و SpaceX گذاشته است.
در ظاهر همه چیز عالی به نظر میرسد. اما کارآفرینان باید با این چیزها روبرو شوند:
- مالیات
- استعفای کارکنان
- مسائل فنی
- ایمیلها، تماسهای تلفنی و پیامهای دائمی
- ۲۰ ساعت جلسه در هر هفته
من متوجه شدم. از بیرون شروع یک تجارت جدید جذاب به نظر میرسد. اما کارآفرین بودن فقط زمانی عالی به نظر میرسد که شما به مشکلات اضافی برسید. یک کارآفرین دائما با مسائل غیرجذابی مثل مالیات، استخدام، حل مرافعههای گروه و غیره سروکار دارد. دوره ی mba ثروت آفرینان به شما برای مدیریت کارآفرینی کمک می کند.
اگر شما دو دل هستید که تصمیمبگیرید به کدام راه باید بروید این چهارچوب «چهار ویژگی» شما را به مسیر درست هدایت خواهد کرد. به خاطر بیاورید لازم نیست یک کارآفرین باشید تا شغلی بیابید که به زندگی شما هدف میدهد، کمکتان میکند محصولی عالی بسازید، شما را در میان افرادی بینظیر قرار میدهد و پول خوبی هم به شما پرداخت میشود. دوره ی تیم سازی موسسه ثروت آفرینان به شما کمک می کند تا با نحوه تشکیل تیم برای کارآفرینی آشنا شوید.
“Noah Kagan “
سخن پایانی
ما در این مقاله به صورت کامل در خصوص این نکته صحبت کردیم که چرا شما نباید کارآفرین شوید. همچنین نکات بسیار مهمی که افراد معمولی را به افراد کارآفرین بدل می کند را در اختیار شما قرار دادیم. در صورتی که می خواهید خودتان را به یک فرد کارآفرین بدل کنید، می توانید در دوره بیزینس پروتکل موسسه ثروت آفرینان شرکت کرده و با کسب و کارها و بیزینس ها و نحوه موفقیت در آن بیشتر آشنا شوید.
2 پاسخ
سلام.من چند سال پیش از شما پکیج خریداری کردم وبا توجه به اینکه چند بار هم تماس گرفتم .که دی وی دی ها خراب است کسی جواب گوشی نبود گفتن تماس میگیریم خبری نشد.
سلام .من چند سال پیش پکیجواز شما خریداری کردم وبا توجه به اینکه چند بار تماس گرفتم دی وی دی ها خراب است گفتن تماس میگیریم نمیگیری میکنیم خبری نشد