من این قدرت را دارم، دنیا را خراب کنم و به جایش دنیای مورد علاقه خودم را بسازم
چند ماه پیش تصمیم گرفتم زندگی ام را تغییر دهم. به همین منظور شغلم را رها، آپارتمانم، دوستانم و کسی که با او به مدت ۳ سال رابطه داشتم را ترک کردم و یک بلیط تایلند خریدم. داشتم مقدمات سفرم را آغاز می کردم که ناگهان با اولین چالش روبرو شدنم. «اینهمه خرت و پرت رو کجا می خوام نگه دارم؟» در آپارتمانم وسایل زیادی بود، از قبیل: یک پیانوی قدیمی، کمدی پر از دفتر و برگه های اداری خیلی مهم، دو کمد پر از لباس، یک قفسه ی پر از کتاب روی دیوار که هیچگاه یکبار بیشتر نخوانده بودم، و یک عالمه وسائل زیبای دیگر؛ وسائل زیبای من… .
برگشت به تنظیمات کارخانه
اما من تصمیم گرفته بودم خانه تکانی کنم، نه تنها آپارتمانم بلکه خانه تکانی ذهن! ذهن من شروع به تغییر کرده بود و این تنظیمات مجدد، برای من لازم بود. برگشت به تنظیمات کارخانه. سپس خودم را ملزم کردم به اینکه فقط به اندازه یک کوله پشتی می توانم از لوازم مورد نیازم بردارم و بهترین بهار عمرم را تجربه کنم. در ابتدا جدا شدن از وسایلی که سالها با من و همراه من بودند، سخت بود و مدتی طول کشید که دریابم اینها فقط یک مشت وسیله هستند، یک مشت خرت و پرت…!
افکار کهنه، خاطرات پوسیده قدیمی، نفرت ها و عشق هایی که تاریخ مصرف شان گذشته بود و فقط آنها یک پوکه ی خالی مانده بود. من فهمیدم، مادرم همچنان مرا دوست دارد، اگر کیفی را که سالها پیش برای من دوخته، دور بیاندازم.(کیف کهنه ای که از ۱۷ سالگی در یک کمد گرد و غبار گرفته، بعنوان یادگاری نگه می داشتم). همینطور متوجه شدم که نگهداری ۱۴ نوع مختلف چاقوی آشپزخانه، ضرورتی ندارد.
لذت از فضای خالی
کم کم این روند تبدیل به لذت شد و من فضاهایی که از وسائل اضافی خالی شده بود را دوست داشتم. هر چه وسائل کمتر می شد، علاقه ام به چیزهایی که مانده بود بیشتر می شد. حالا می توانستم از تابلوی روی دیوار اتاق نشیمن لذت ببرم، زیرا دیگر فضا برای نفس کشیدن داشت. من دیگر مشکلی با اتخاب لباس نداشتم، زیرا فقط لباس های مورد علاقه ام را نگه می داشتم. هر لحظه ذهنم خالی تر می شد، احساس سبکی می کردم، حس کردم دیگر از کسی متنفر نیستم چون او مربوط به روزها و سالهای پیش است. بجای فکر کردن به اتفاقاتی که به هییچ کار من نمی آمد و فقط حالم را بد می کرد، آرزوها و رویاهایم را جایگزین کردم.
چگونه آنچه می خواهید را پیدا کنید؟
شما هر روز که به خانه می روید، با وسائلی روبرو می شوید که دوست ندارید و شما را ناراحت می کند. لیوان های خالی شسته نشده، یک کمد از لباس هایی که دوست ندارید، دیواری از عکس ها و تابلوهایی که هیچوقت نگاه نمی کنید و یک تخت که جای خالی برای خود شما ندارد. کافی است تصمیم بگیرید و تغییر را شروع کنید. اما از کجا؟ اگر خوب به اطراف خود نگاه کنید، خرت و پرت های اضافه در آپارتمان و همینطور فایل های اضافه در کامپیوتر خود مشاهده می کنید که مدت هاست از آن استفاده نکرده اید، پاکت آدامس یا کبریتی که روز قبل آخرین دانه ی آن را استفاده کرده اید. برای خانه تکانی ذهن، نیاز دارید ابتدا محیط خود را خانه تکانی کنید، نگهداری بلااستفاده اشیاء و افکار فقط حال آدم را بد می کند و مانع دیدن زیبائی ها می شود.
افکار غیر ضروری، خورهی افکار مورد نیاز ذهن
در داستانی تخیلی خوانده بودم که وقتی هیچکس در خانه نیست، وسائل غیرضروری و اضافه، تولید مثل می کنند و اگر آنها را دور نریزید مرتب زیاد و زیادتر می شوند. مثلا زمانی که در اتاق خود هستید، اگر وسائل تان را به اطراف پرتاب کنید، صبح که از خواب بیدار می شوید خواهید دید که آنها دوبرابر شده اند. پس چرا شروع نمی کنید؟ یادتان باشد، خرت و پرت های اضافه، وسائل دوست داشتنی شما را مخفی می کنند و خودشان مرتب زیاد و زیادتر می شوند. همانطور که در مقاله هوش کلامی توضیح دادیم، اگر شروع به دور ریختن لوازم و افکار تاریخ گذشته و غیرضروری کنید، به راحتی می توانید وسائل و یا کلماتی که را که می خواهید و واقعا لازم دارید را پیدا کنید.
احساسات، نیازها و هدف
حالا می توانم زمان، فضا و ذهن خود را روی موارد اساسی متمرکز کنم، این دقیقا چیزی بود که برای روابطم نیاز داشتم. می توانم از هر چیزی که دارم برای هدف خاصی استفاده کنم. از لپ تاپم برای کار و سرگرمی، از قاشق و کاسه مورد علاقه ام برای غذا خوردن، از تنها ژاکتم برای روزهای بارانی و از کوله پشتی ام برای نگهداری لوازمی که برای مسافرت نیاز دارم. پس چرا روابطم هدفمند نباشد؟ من دوست داشتم در روابطم، بازی باشد، عشق باشد، مرا درک کنند، من نیز آنها را درک کنم، اما… اما چرا روابط من تبدیل شده به گپی کوتاه راجع به شایعات، صحبت ها و انرژی های منفی و یا یک شام خسته کننده؟
ذهن ثروت آفرین
چرا ذهن من بجای فکر کردن به زیبائی ها، فکر کردن به ثروت آفرینی، راه اندازی کسب و کار جدید، گرفتار فکرهای قدیمی و بیهوده شده!چرا باید اجازه دهم فکر های منفی مثل خوره، فکر های کارآفرین و مثبت مرا بخورند و منهدم کنند!اتفاق خوب دیگری که بعد از خانه تکانی ذهن در طول سفر برایم افتاد این بود که، در یک کارگاه ارتباط سازی براساس دوستی، شرکت کردم.
حرف دلت را می خوانم
در آن کارگاه به ما آموزش دادند که چطور در تعامل با دیگران از روابطی سطحی بالاتر رفته و در جستجوی احساس و نیازهایی که پشت سخنان شخص است باشیم. مثلا وقتی همسرتان به شما گفت: «تو هرگز وقت خود را با من نمی گذرانی به نظر می رسه به دوستانت بیشتر از من اهمیت می دهی» قصد اذیت شما را ندارد. شما باید احساسات پشت سخنان او را پیدا کنید(ممکن است حسادت باشد؟ ممکن است از ترس باشد؟) و ببینید کدام نیاز او برطرف نمی شود (شاید نیاز به قدردانی دارد؟ شاید نیاز به حمایت دارد؟)
یکی دیگر از کارهایی که در خانه تکانی ذهن انجام می دادم این بود که دنبال معنای عمیق تری در پشت صحبت های دیگران باشم، احساس کردم روابطم با دیگران عمیق تر شده، البته تعداد دوست هایم کمتر شد اما روابط قوی تری داشتیم. به این صورت من توانسته بودم دوست اضافه ام را هم دور بریزم. هوش کلامی پیدا کنم. گفتگوهایم معنی دار و پر از بینش شده بود. چگونه می توان لوازم غیرضروری را از تمام جنبه های زندگی زدود؛ در اینجا می گوییم که چگونه می توانید به تمام ابعاد زندگی خود معنا بدهید.
هدفمند زندگی کنید
درست مثل طبقه ای که وسیله خاص خودش را داخل آن چیده اید، باید برای مکالمات، جلسات و تعاملات خود نیز هدف درستی پیدا کنید. خانه تکانی ذهن درمورد سلامتی تان هم همینطور است. آیا از روی گرسنگی بستنی می خورید یا بخاطر اینکه اضطراب دارید و یا برای تامین نیاز عاطفی؟ و برای هر چیز دیگری نیز هدف خاص و انگیزه های آن هدف را پیدا کنید. ببینید چرا به این لباس نیاز دارید؟ آیا همیشه در ارتباط هایتان باید راجع به آب و هوا صحبت کنید؟ آیا دوست دارید تمام برنامه های روی دسک تاپ خود را ببینید، یا ترجیح می دهید آنها را در پوشه قرار بدهید و زمانی که لپ تاپ خود را روشن می کنید، یک تصویر زیبا و انرژی زا ببینید؟ من فکر می کنم برای هر چیزی یک مکان مناسبی وجود دارد. برخی نیاز به نگهداری دارد و برخی را نباید نگه داشت.
لیستی تهیه کنید از اینکه چه وسائلی را دوست دارید نگه دارید و چرا و بقیه را حذف کنید. به خودتان سخت نگیرید، اگر با برنامه ریزی کارهایتان را سر و سامان دهید، در نهایت از این کار لذت خواهید برد. با شرکت در دوره های ثروت آفرینان می توانید ذهنی ثروتمند داشته باشید. آدرس سایت: amirmazaheri.com
یک پاسخ
عالی بود