مدیریت احساسات «بخش دوم»
در بخش اول گفتیم که شناخت روشهای کنترل احساسات به ما کمک میکند قبل از هر تصمیمگیری و قضاوتی، شرایط روحی خود را بررسی کرده و با شناخت از حالات و خلقیات خود دلیل واکنشهای مختلف را متوجه شویم. این که چرا یک روز همه چیز را خوب و روز دیگر همه چیز را منفی میبینیم و حس میکنیم. در ادامه میخواهیم مسائل بیرونی که تاثیرگذار بر رفتار ما است را بررسی کنیم.
تشویق یا سرزنش اهمیتی ندارد
یکی دیگر از چالشها، روبرو شدن با نارضایتی دیگران است که یکی از اجتناب ناپدیرترین امتحانات زندگی است. با خودت تکرار کن: فرقی نمیکند تحسین شوم یا سرزنش. یک ضرب المثل قدیمی است که میگوید شما هرگز نمیتوانید همه مردم را راضی نگهدارید. حتی در یک رقابت انتخاباتی موفق که نامزدی 55 درصد آرا را متعلق به خودش کرده 45 درصد از مردم مایلند شخص دیگری در انتخابات پیروز شود. آیا این تحقیر آمیز است؟ اینطور نیست! تایید شدن توسط خانواده، دوستان، و افرادی که با ما کار میکنند، خیلی اهمیتی ندارد.
حقیقت این است که هر فردی برای خود ایدهای دارد و دیگران را با معیارهای خود ارزیابی میکند، اینطور نیست که همیشه معیار آنها با ایده ما مطابقت داشته باشد. پس چرا باید با آنها جنگید؟ وقتی آنها ایدههای شما را رد میکنند و به شما نه میگویند، یا به نحوی شما را تایید نمیکنند، شما عصبانی و ناامید میشوید. اما هر چه زودتر باید این واقعیت اجتناب ناپذیر را بپذیرید که قادر به کسب تایید همه نیستید، اگر چنین کنید، زندگی شما آسانتر خواهد شد. وقتی به جای مبارزه با این واقعیت، بپذیرید که سهم خود را از تایید از دست دادهاید، چشم انداز بهتری برای کمک به خودتان در پیمودن سفر زندگی خواهید داشت. به جای حس رد شدن و عدم تایید به خودتان یادآوری کنید: «این اصلا مسئله مهمی نیست» حتی به جای سرزنش خود، از آن شخص سپاسگزاری کنید. به همین سادگی.
شخصی ممکن است از من خوشش بیاید، شخص دیگری خوشش نیاید. شخصی از من بخواهد صحبت کنم شخص دیگری نخواهد، یکی از فرزندانم از رفتار من خشنود شود و دیگری در مقابل آن جبهه بگیرد. یک نفر میگوید چه آدم خوبی هستی و دیگری فکر میکند خودخواه هستم چون پاسخ تلفن او را ندادهام. این تایید و عدم تاییدها بخشی از زندگی است. من اقرار میکنم که همیشه تایید را به عدم تایید ترجیح میدهم اما با این حس روبرو میشوم به این شکل بهتر و سادهتر میتوانم به زندگی خود ادامه دهم. هر چه به خودم بیشتر متکی باشم، احساس بهتری نسبت به خودم خواهم داشت.
تمرین کنید، غیر قابل انتظار مهربان باشید
یکی از راههای مدیریت احساسات و تغییر احساس بد به احساس خوب، مهربانی به صورت تصادفی است. مهربانی اتفاقی روشی موثر برای داشتن روحیه خوب است. بدون اینکه توقع داشته باشید مهربانی شما را جبران کنند! کسی متوجه این کار نشود. فرض کنید از عوارضی میخواهید رد شوید، دست خود را دراز میکنید پول بدهید و مامور به شما میگوید: عوارض شما توسط راننده جلویی پرداخت شده است. این یک مثال خودجوش تصادفی است. کاری که بدون توقع و انتظار برگشت از شخص بخشیده شود. آیا میتوانید تاثیر آن هدیه کوچک را بر راننده اتومبیل جلویی تصور کنید؟!
شاید این کار باعث شود او آن روز آدم بهتری شود. هیچ نسخهای برای انجام دادن تصادفی مهربانی وجود ندارد. سرچشمه آن قلب است. این هدیه ممکن است به صورت جمع آوری زبالههای محله و یا پرداخت حساب دفتری شخصی بدون آنکه هیچ شناختی از او باشد. شاید نجات جان حیوانی با بردن به اداره حمایت از حیوانات و یا به صورت داوطلبانه غذا دادن به کودکان یتیم خانه و یا هر کار دیگری باشد که خودتان حس خوبی پیدا میکنید. شاید شما دوست داشته باشید تمام این کارها را انجام دهید. نکته این است که بخشش باید به صورت تفریحی بوده و نیاز نیست گران قیمت باشد. بزرگترین دلیل برای بخشش از روی مهربانی، دریافت حس رضایتمندی از زندگی است. هر عملی از روی محبت انجام دهید، حس خوبی در شما ایجاد میکند.
این کار جنبههای مهم زندگی مثل خدمت رسانی، مهربانی و عشق را به شما یادآوری میکند. اگر هر یک از ما سهمی در انجام این کار داشته باشیم خیلی زود در دنیای بهتری زندگی خواهیم کرد.
به رفتار دیگران از بالا نگاه کنید
آیا تا به حال در مقابل رفتار اشتباه فردی، با خود گفتهاید یا از شخصی شنیدهاید که بگوید: «مهم نیست، او نمیدانست چه میکند؟» این اینطور است شما تحت تاثیر خرد خود، «نگاهی فراتر از رفتار ظاهری» داشتهاید. اگر فرزند داشته باشید، اهمیت این عمل ساده بخشایش را میدانید. اگر بنا باشد علاقه انسانها نسبت به فرزندانشان براساس رفتار آنها باشد، دوست داشتن آنها در همه موارد دشوار خواهد بود. اگر عشق صرفا براساس رفتار آنها باشد شاید هیچ یک از ما به عنوان یک نوجوان دوست داشتنی نبودیم.
آیا این زیبا نیست که سعی شود محبت عاشقانه شبیه والدین و فرزندی را به سوی هر فردی که با او برخورد میکنیم از خود نشان دهیم؟ آیا این درست است که تا رفتاری از دیگران دیدیم که مخالف میل و نظر ما بود، احساس کنیم دنیا زشت و کوچک است؟
بخشیدن خطای دیگران به مفهوم نادیده گرفتن خود نیست. همه انسانها کامل نیستند، و همه شبیه ما فکر نمیکنند. در نتیجه بهتر است نسبت رفتار اشتباه دیگران مادرانه نگاه کرد و رفتار آنها را ناشی از بیتجربگی و نادانی دانست. برای همه ما پیش آمده که توسط دیگران رنجیده شدهایم، آیا باید اجازه دهیم این دلخوری در وجود ما بماند و روحیات ما را خراب کند؟ به خاطر داشته باشید افکار منفی که وارد ذهن خود میکنید، تاثیر زیادی بر سلامتی شما خواهد داشت. بیماریهایی مثل استرس، سردرد، زخم معده، و خیلی از بیماریهای دیگر که فقط با یک دارو درمان میشوند و آنهم «بخشش» است.
تحقیقات نشان داده کسانی که قلبهای بزرگی دارند و میتوانند دیگران را ببخشند، کمتر بیمار میشوند و بدن آنها از دفاع بیشتری برخوردار است. برای بخشش باید روی فراموشی برخی مسائل تمرین کرد. مدیریت احساسات شاید در ابتدا سخت و مشکل باشد، اما پس از چندبار تمرین تبدیل به عادتهای رفتاری میشود. قبلا راجع به هوش کلامی و فن بیان صحبت کردیم، اگر این مهارتها را در خود تقویت کنید به مراتب بیشتر به مدیریت و کنترل احساسات شما کمک خواهد کرد.
چقدر این پست مفید بود؟
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز / 5. تعداد آرا:
اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.