داستان برند ، دل نوشته ای که تصویر شرکت و خدمات شما را در ذهن مشتری حک می کند.
در مقاله ی داستان کسب و کار علاوه بر ضرورت و کارکرد برند استوری با گامهائی برای ساختن آن آشنا شدید
و حالا با 6 عنصر داستان کسب و کار آَشنا شویم و از آن استفاده کنیم.
برای نوشتن یک داستان کسب و کار باید از 6 عنصر زیر استفاده کنید
6 عنصر اصلی برای نوشتن یک برند استوری قانع کننده
- نگویید، نشان بدهید
- با تمام جزئیات بنویسید
- داستانتان همبستگی و ثبات داشته باشد
- محتوای آن واضح و روشن باشد
- در طول داستان توجه مخاطب جلب و حفظ شود
- داستانتان را با روشی موثر تعریف کنید
مشتری باید بداند چقدر برای شما اهمیت دارد
با توجه به اینکه امروزه مردم صدها و صدها تبلیغ می شنوند، جلب توجه مردم به خدمات و کالاهای خود کار سختی است.
در نتیجه با رفتن به سمت داستان نویسی می توانید شرکت خود را به دیگران تبلیغ و معرفی و آنها را به خود علاقمند نمود.
داستان گویی کمک می کند بجای توضیح شفاهی راجع به کالای خود، آن را با تمام جزئیات به دیگران نشان دهید.
شما با ایجاد یک داستان نسبتا طولانی درواقع آنها را مشتاق می کنید که بدانند چقدر برای شما اهمیت دارند
و طی این مدت چه اتفاقاتی برایتان افتاده تا بتوانید آنها را به خواست مورد نظرشان برسانید.
با اینکار توجه آنها را به سمت خودتان جلب میکنید.
بخاطر همین هم آنچه در داستان می گویید باید کاملا قانع کننده باشد و هیچ ابهامی در ذهن آنها باقی نماند.
همیشه تاثیر دیدن بیشتر از شنیدن است. پس بیایید از لیست کردن خصوصیات مبهم و کلی محصولاتتون خودداری کنید
و با تمام جزئیات محصول خود را توضیح دهید و همیشه این موضوع را خیلی بولد کنید و روی این موضوع فوکوس کنید
که تا چه اندازه این برند به زندگی یک نفر خاص کمک کرده.
شنیدن تعریف و تمجید های مکرر از کالاها برای مردم تکراری شده و دیگر علاقه ای به شنیدن «بیایید از ما بخرید ما خوبیم» ندارند!
و دیگر ارتباطی با این نوع تبلیغات برقرار نمی کنند.
مخاطب خاص را انتخاب کنید
تفاوت بزرگ یک برند قوی با دیگران در این است که برند های بزرگ مشتری خاصی را انتخاب می کنند
ولی بقیه از همه ی مردم برای خرید محصولاتشان دعوت میکنند.
چون وقتی دعوت شما از همه ی مردم باشد، حتی روی یکنفر هم اثر نمی گذارد
اما اگر شما یک گروه و یا دسته ی خاصی را انتخاب کنید و فقط روی آنها کار کنید
در این صورت شما موفق می شوید بخشی از آن جمعیت را متقاعد کنید
و آنها نیز با بازاریابی دهان به دهان برای شما مشتری آفرینی می کنند.
دو روش عالی اما حساس!
روش طنز و روش تحریک کردن احساسات مردم بسیار کارآمد است
به شرطی که از کلمات درست و مناسب استفاده شود و چیزی نگوییم که به مردم بربخورد.
به این شکل با تحریک احساسات شان جذب شما می شوند.
برای نوشتن برند استوری خود از نمایشنامه ها و فیلم نامه ها الگو بگیرید.
چون این فیلم نامه ها اغلب روی شخصیت یک فرد متمرکز میشود.
فرد را آنقدر در گرفتاری توصیف کنید که قلب مردم از شنیدنش به تپش افتاده و به درد بیاید.
برند استوری باید طوری باشد که نیازی نباشد شما چیزی بگویید (بگویید ما خوبیم) داستان باید خودش بیان کننده و نشان دهندهی همه چیز باشد.
داستان طولانی بنویسید
داستان باید طولانی باشد تا ارتباط شما با مخاطب قطع نشود.
در داستان خود چالشی درست کنید که قهرمان داستان تان مرتب دارد با آن چالش میجنگد و به آن غلبه میکند
در حالی که می توانست خیلی راحت با آن چالش دست و پنجه نرم کند و کنار بکشد.
این چالش ها باید مداوم باشد، نباید قطع شود و نباید یکطرفه باشد.
این خیلی برای مشتری سخت است که با کاراکتری(شخصیت) روبرو شود و یکباره وسط داستان غیب شود.
مخاطب باید مرتب فکر کند که حالا چه اتفاقی خواهد افتاد و مرتب پیگیر ادامه داستان شود. (احساسات مخاطب درگیر شود)
آخر داستان باید مخاطب را طوری نگه دارد که بعدها بخواهد ادامه داستان را بداند.
حفظ ثبات در طول داستان
دقت کنید در طول داستان شعارها و ارزشهای برند شما حفظ شود زیرا داستان مانند یک لیدرشیپ ذهن شخص را رهبری می کند.
اگر داستان طوری باشد که مشتری حس کند اعتمادش زیر سوال رفته، کلا کار شما به خطر می افتد.
این خیلی مهم است که شما بتوانید تا آخر ارزش خود را حفظ کنید و رفتار متناقضی انجام ندهید.
بنابراین وقتی وعدهای میدهید روی آن استقامت کنید. رفتار متناقض با شعارتان باعث از بین رفتن اعتماد مشتری میشود.
ارزشهای خود را قسمتی از برند استوری خود قرار دهید و مشخص کنید چرا این ارزش ها برای شما اهمیت دارند و چرا از آنها پیروی میکنید.
در واقع ارزش شما همان مسیج یا پیام شماست که باید آن را ثابت نگه دارید.
طوری داستان خود را بیان کنید که آنچه را درون شماست به ظهور بکشد
توضیح بدهید چه شد که تصمیم گرفتید این کسب و کار رو شروع کنید؟
صادقانه بگویید که محرک اصلی من کسب درآمد بود اما خواستههایی فراتر از آن داشتم و آن خواسته ها را روشن توضیح دهید.
اشتیاق برای انجام این کار و انجام وظیفه خود نسبت به جامعه و مردم.
تاثیری که اشتیاق و انجام وظیفه روی راه اندازی این برند داشت را توضیح می دهید.
توجه مخاطبان را به خودتان جلب کنید
هوش تجاری و شم اقتصادی بر این اساس است که مخاطبان خود را بشناسید.
چه نیازهایی دارند و چه چیزی آنها را تحریک میکند و چه چیزی به آنها انگیزه میدهد. چه دوست دارند و چه دوست ندارند.
حالا بیایید داستانتان را براساس شخصیت آنها تعریف کنید.
استفاده از لحن و زبان نرم. با لحن بد کسی جذب شما نمی شود.
داستان خود را به روش موثری بگویید
حین صحبت مطمئن باشید که صحبتهای شما آنها را به سمت خود جلب می کند و نتایج مطلوبی میدهد
طولانی بودن آن باید متناسب با حجم رسانه شما باشد.
در گرامر نوشتاری خیلی دقت کنید، هر چقدر داستان شما زیبا باشد اما گرامر ضعیفی داشته باشد باعث خرابی کار شما می شود.
در انتها وقتی مطالب داستان را کنار هم قرار میدهید مطمئن باشید که محصول نهایی با ارزش داستان در طول داستان مطابقت دارد.
پس از نوشتن داستان آنرا برای چند نفر نقل کنید تا نظر آنها را بدانید و بقول ست گادین اثر داستان را بر مخاطب محک بزنید
پس از این مراحل داستان را تعریف و ضبط کنید وبعد از 72 ساعت چند با آنرا گوش کنید و اشکالات آنرا رفع کنید.
حالا یک داستان برند یا برند استوری دارید که برای ورود به دنیای جدید کسب وکاار آماده شده اید.
