ما در مقاله های قبل اشاره کردیم که “گوش دادن فعال، اولین مهارت در کوچ کلاسیک” است. حال قصد داریم تا در این مطلب از سایت موسسه ثروت افرینان در خصوص این موضوع صحیت کنیم که پرسشگری اثرگذار، دومین مهارت در کوچ کلاسیک است.
پرسشگری اثرگذار، دومین مهارت در کوچ کلاسیک
پرسشگری اثرگذار، دومین مهارت در کوچ کلاسیک در کوچینگ بسیار اهمیت دارد، اساس کار یک کوچ حرفهای مهارت پرسشگری اوست. سوالهایی که میپرسد، کوچ یا رهیار را متمایز میکند نه پاسخهای هدفمند و هوشیارانه! هدف از پرسشگری اثرگذار کوچینگی به چالش کشیدن مراجع و بر عهده گرفتن مسئولیت توسط خودش است. اگر علاثه مند هستید تا در خصوص کوچ کلاسیک بیشتر اطلاعات کسب کنید، می توانید به مقاله “ابزارهای کوچ کلاسیک چیست” مراجعه کنید.
سؤالات قدرتمند کوچینگ به مراجع این امکان را میدهد تا بتواند به عقب برگردد و خودش را ارزیابی کند. سؤال درست میتواند او را در مسیرهای پیش رو متوقف کند زیرا در نهایت اقدامات خود را از خود شخص دیگری مشاهده میکند یا راهحل جدیدی را برای یک مشکل خود پیدا میکند. حتی مراجع میآموزد که از خود سؤال کند تا دفعه بعد بتواند خودش را به چالش بکشد و اعمال و رفتار خود را در لحظه تغییر دهد.
پرسشها غالباً کلامی هستند و ما آنها را به زبان میآوریم اما بعضاً میتوانند غیرکلامی باشند. به عنوان مثال بالا بردن ابروها میتواند به این معنا باشد؛ مطمئنی؟ حالات صورت در زمانها و موقعیتهای مختلف میتواند بیانگر پرسشهایی باشند که در ذهن فرد شکل گرفته است. در این مقاله میخواهیم به بررسی پرسشهای کلامی بپردازیم.
سؤالات باز چه سؤالاتی هستند؟
سؤالهای باز نقشی بسیار مؤثر و قدرتمند در فرآیند کوچینگ ایفا میکنند:
- به مراجع کمک میکنند تا به اطلاعاتی دقیقتر، ایدهها و گزینههایی جدید دست یابند.
- به شکلگیری رابطه مؤثر و قابل اتکای کوچینگی کمک میکنند.
- مراجع را تشویق میکنند تا بیشتر درگیر مکالمه کوچینگی شود.
- به مراجع فرصت میدهند تا آزادانه و صریح به پرسشها پاسخ داده و احساساتشان را به شیوه خاص خودشان بروز دهند.
- به مراجع نشان میدهند که کوچ احساسات، افکار، تصمیمها و عواطف او را درک میکند.
ماهیت پرسشهای باز به گونهای است که مراجع را ترغیب میکنند اطلاعات بیشتری در مورد خودشان، موقعیت حال حاضرشان و نحوه توسعه فردی یا سازمانی در اختیار کوچ قرار دهند. از این طریق کوچ راحتتر میتواند به او کمک کند تا تغییر کرده و نکات تازهای یاد بگیرد.
انواع مختلف پرسشها
سؤالهای کوچینگی فقط به پرسشهای باز محدود نمیشوند. کوچ میتواند در شرایط متفاوت به دلایل مختلفی از سایر انواع پرسشهای کوچینگی بهره بگیرد. که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد:
- پرسشهای چالشبرانگیز: پرسشهای چالشبرانگیز به مخاطب کمک میکند تا فرصتها، ایدهها و دیدگاههایی فراتر از تفکر عادی خود را ببینند و از محدوده امن خود خارج شوند. از کجا میدانی این بهترین رویکردی است که میتوانی در پیش بگیری؟
- پرسشهای شفاف کننده: کوچ با استفاده از این رویکرد میکوشد تا اطلاعات بیشتری به دست آورد و مطمئن شود دیدگاهها و تفکرات مراجع را به خوبی درک کرده؛ چه کسی به تو بازخورد داد؟ چه موقع امتحانش کردی؟
- پرسشهای فرضی: کوچ با استفاده از این پرسشها به مراجع کمک میکند تا در مورد مفاهیم و موقعیتها به شیوهای متفاوت فکر کند. اگر خودت رهبر تیم بودی، چه رویکردی را در پیش میگرفتی؟
- پرسشهای مقایسهای: به مراجع کمک میکند تا راهها و رویکردهای متفاوت را تشخیص دهد و با هم مقایسه کند، فکر میکنی از میان گزینههایی که داری، کدام گزینه بهترین است؟
- پرسشهای جستجوگر: پاسخها و مسائل مختلف را دقیقتر و جزئیتر بررسی میکند. به چه دلایلی چنین رویکردی را در پیش گرفتی؟ کدام بخشهای مکالمه از دیدگاه تو دشوارتر بود؟
پرسشگری اثرگذار، دومین مهارت در کوچ کلاسیک
اهداف اصلی پرسشگری اثرگذار در کوچینگ
یک کوچ در موقعیتهای مختلف بنا به دلایل زیر سؤال میپرسد:
۱) به دست آوردن اطلاعات
کاربرد اصلی پرسش، جمعآوری اطلاعات است؛ چه تصمیمی گرفتهای؟
۲) تحت کنترل درآوردن مکالمات
با سؤال پرسیدن میتوانید کنترل یک مکالمه را به دست بگیرید، افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند، میکوشند تا با مطرح کردن یکسری پرسش اطلاعات مورد نیازشان را جمعآوری کنند.
۳) توجه و علاقه نشان دادن به طرف مقابل
پرسشهایی مطرح میکنیم تا فرد پاسخگو را بهتر و بیشتر درک کنیم، با او احساس همدلی کرده، رابطه مؤثرتری با او داشته باشیم یا فرد را بهتر بشناسیم.
۴) شفاف سازی نقطه نظرات
معمولاً سؤالهایی میپرسیم تا منظور طرف مقابل برایمان شفاف و واضح شود. پرسشهایی که با هدف شفافسازی بیشتر گفتهها و شنیدهها مطرح میشوند، سوء تفاهمها را کاهش داده و سبب میشوند ارتباطات مؤثرتر باشند.
۵) پیبردن به خصوصیات فرد یا مشکلات او
برای پیبردن به احساسات، باورها، اعتقادات، نقطه نظرات، ایدهها و خصوصیات رفتاری فرد پرسشهایی مطرح میکنیم. میتوان برای درک بهتر مسائل و مشکلات طرف مقابل پرسشهایی مطرح کرد. به عنوان مثال زمانی که پزشک از بیمار خود سؤال میپرسد تا بیماری او را تشخیص دهد، چنین هدفی را دنبال میکند.
۶) محک زدن علم و دانش
ما از افراد امتحان تشریحی یا تستی میگیریم تا با مطرح کردن یکسری پرسش، اطلاعات و دانش آنها را محک بزنیم. مثلا از طرف می پرسیم: “مشکل از کجا است؟”
۷) ترغیب و تشویق فرد به بیشتر فکر کردن
ممکن است بخواهیم با استفاده از یکسری پرسشها فرد را ترغیب کنیم در مورد یک موضوع بیشتر فکر کند. پرسشها میتوانند به گونهای مطرح شوند که فرد را وادار کند از یک زاویه جدید به موضوع بحث فکر کند. “چرا فکر میکنی مشکل از تو است؟”
۸) موقعیتهای گروهی
در موقعیتهای گروهی میتوان از پرسشها نهایت استفاده را برد، میتوان با پرسشگری اثرگذار اعضای گروه را ترغیب کرد تا در بحثها شرکت کنند، نقطه نظراتشان را بیان کنند، میتوان با مطرح کردن چند پرسش فیالبداهه توجه آنها را به خود جلب کرد. به عنوان مثال در جلسات کارکنان این پرسشگری به کار میآید.
سه اصل در پرسشگری رسمی
به هنگام مطرح کردن پرسش در محیطهای به مراتب رسمیتر باید موارد زیر را در نظر داشته باشید:
۱. پرسشها باید ساختار مشخصی داشته باشند.
در موقعیتهای مشخصی همچون انجام دادن پروژههای تحقیقاتی، یا جمعآوری و ثبت اطلاعات، باید سؤالهای زیادی پرسید. در چنین موقعیتی بهتر است از همان ابتدا برای فرد علت و انگیزهتان از مطرح کردن این پرسشها را شرح دهید. از این طریق فرد را ترغیب میکنید تا با صراحت بیشتری به پرسشهایتان پاسخ دهد و بداند شما چرا از او سؤال میپرسید.
به علاوه میفهمند که قرار است چه سبک پرسشهایی را از آنها بپرسید، به عنوان مثال میتوانید به آنها بگویید؛ برای این که بتوانم بهتر کمکتان کنم، باید در مورد شرایط موجود بیشتر برایم شرح دهید و بگویید چه شد که کار به اینجا کشید. اگر پرسشها ساختار مشخصی داشته باشند، تعامل میان پرسشگر و پاسخدهنده راحتتر خواهد بود.
۲. سکوت کنید.
سکوت ابزار قدرتمندی است، میتوان برای تأکید بیشتر بر روی یکسری نکات سکوت کرد و به فرد فرصت داد تا پیش از پاسخ دادن افکارش را جمع و جور کند. اگر پیش از مطرح کردن پرسشتان حداقل سه ثانیه مکث کنید، فرد متوجه میشود سؤال مهمی قرار است مطرح شود.
سه ثانیه مکث کردن بعد از پرسیدن سؤال هم میتواند مزایایی به همراه داشته باشد؛ در این صورت پرسشگر بلافاصله سؤال دیگری را مطرح نخواهد کرد و طرف مقابل متوجه میشود که حتماً باید به این سؤال جواب بدهد.
اگر بعد از شنیدن پاسخ طرف مقابل کمی مکث کنید، او ترغیب میشود تا بیشتر فکر کند و پاسخی دقیقتر و کاملتر به پرسش شما بدهد. شواهد نشان میدهد مکثهای کمتر از ۳ ثانیه تأثیر و کارآیی کمتری خواهد داشت.
۳. دیگران را به شرکتکردن در بحثتان ترغیب کنید.
در گردهماییهای گروهی، رهبر تیم میخواهد تمام افراد در بحثها و مناظرات شرکت کنند. برای این منظور میتوان از اعضای تیم سؤالهای بپرسد. میتوانید پرسشی را که یکی از اعضای فعال تیم پاسخ داده، دوباره از کسی بپرسید که تمایل چندانی برای پاسخدادن به پرسشهای مطرح شده در جمع ندارد.
در چنین شرایطی باید حسابی حواستان را جمع کنید چون برخی افراد صحبت کردن در جمع را بسیار پر استرس و تنشزا میدانند، برای همین ممکن است وقتی از آنها سؤالی میپرسید احساس ناراحتی کرده، خجالت زده و دستپاچه شوند. افراد ساکت را ترغیب کنید تا در بحثهایتان شرکت کنند اما به هیچ وجه مجبورشان نکنید.
به یاد داشته باشید:
سؤالات این قدرت را دارند که تغییر در زندگی ایجاد کنند. آنها میتوانند در ما خلاقیت ایجاد کنند، دیدگاه ما را تغییر دهند، ما را قادر سازند که به خودمان ایمان بیاوریم، ما را وادار به فکر کردن در مورد چیزها کنند یا ما را به عمل کردن سوق دهند.
همانطور که جسی لین استونر از مرکز رهبری مشارکتی Seapoint میگوید: “مربیان پاسخ نمیدهند، آنها سؤال های بزرگی میپرسند. سوالات یک کوچ حرفهای به شما کمک میکنند تا پاسخهای خود را بیابید.”
بخشی از مهمترین و قدرتمندترین سؤالات کوچینگ درباره تعیین هدف، شناسایی موانع، سؤالات پیگیرانه (follow up) و سؤالات مربوط به ختم جلسه کوچینگی میباشند.
سخن پایانی
ما در این مقاله در خصوص پرسشگری اثرگذار، دومین مهارت در کوچ کلاسیک بیشتر صحبت کردیم و راه های رسیدن به این نوع از پرسشگری را بررسی کردیم. همچنین دیدیم که خصوصیات پرسشگری اثرگذار چیست. شما با شرکت در دوره هوش کلامی ثروت آفرینان می توانید قدرت پرسشگری خودتان را افزایش داده و آن را به خوبی تقویت کنید.