ابتدا باید بگوییم که برای آغاز فعالیت در دوره کوچینگ مدرن، لازم نیست که مربیگریتان را به تمام دنیا اعلام کنید. اما اگر میخواهید فعالیت پیوستهای در مربیگری داشته باشید، داشتن حسی شخصی، از مفهوم کوچ شدن برای شما سودمند خواهد بود، انگار مربی بودن بخشی از هوییتان است. به تدریج این جنبه از شما رشد میکند؛ در مییابید که مربی هستید و مربیگری دیگران، شیوه طبیعی شما برای خودبیانگری است. این خودنگاره نیز در کنار سایر جنبههای هویتتان مانند دختر، پسر، همسر، پرستار، معلم، مدیر پروژه و غیره قرار میگیرد. وقتی مربی بودن تبدیل به بخشی از هویتتان شود، تواناییتان برای مربیگری دیگران افزایش مییابد. هنگامی که حس درونی برآمده از این مفهوم که شما یک کوچ هستید، داشته باشید، اعتماد به نفس، صلاحی و انرژی شما به صورت طبیعیتری در گفتگوها جریان مییابد. در دوره کوچینگ مدرن آموزش داه میشود برای اینکه احساس کوچ بودن کنید، از جایگاه فعلیتان شروع و حس خوب نسبت به تغییر در سبک و شیوه خود داشته باشید. در مقاله قبلی با موضوع چگونه شهود خود را در کوچینگ، بهبود دهیم؟ هدف این دوره این است که بر فاکتورهای روراستی، گشودگی و اعتماد تمرکز میکند تا به شما دوست عزیز کمک کند این عناصر کلیدی رابطه را بیشتر در نظر داشته باشد و زودتر به نتیجه دلخواهتان برسید.
یادگیریتان را فراتر ببرید
کسی که نهایتا از یادگیری و رشدتان در عرصه کوچینگ سود میبرد، شما هستید. مهارتهای به دست آمده در دوره کوچینگ مدرن (آگاهی، ارتباطات، تحلیل و بینش) بسیار سودمند است. همچنین اینها مهارتهای فوقالعاده ارزشمند زندگی هستند و در تمامی شرایط و روابط به ما کمک میکنند.
حرفه یا صرفا فعالیت مربیگری، فرصتی را ایجاد میکند تا تاثیر مثبتی بر دیگران داشته باشید، مربیان خوب میتوانند تاثیر بزرگی بگذارند. علیرغم میزان تجربه یا مهارتی که در کوچ داریم، همیشه چیزهایی برای یادگیری وجود دارد. همواره نگرشها و تفاسیر جدیدی به دست میآیند که مرتبا ما را در رشدمان با چالش مواجه میکنند.
مهارتهای خود را تقویت کنید، در دوره کوچینگ مدرن آموزش داده میشود که چگونه به دیگران کمک کنید تا خودشان پاسخهایشان را بیایند. بعنوان مثال یک گفتگو تصادفی را با فردی که در حال بررسی یک مسئله یا گلایه از چیزی است آغاز کنید. در این گفتگو طرف مقابل از شما نمیخواهد که مشکلش را حل کنید؛ او تنها درباره مشکلش صحبت یا گلایه میکند.
مثلا شاید دچار مشغله زیاد، اختلاف با دیگران، نارضایتی از شرایط یا چیز دیگری باشد. برای شروع این گفتگو؛ میتوانید از فردی اینچنین بخواهید که درباره مسئلهاش صحبت کند یا اینکه میتوانید منتظر بمانید تا این گفتگو به صورت طبیعی رخ دهد.
به جای جزئیات، دنبال شفافیت باشید
از نظر من، گفتگوی خوب، شفافیت کافی برای تداوم گفتگو را ارائه میکند، بدون اینکه مربی خیلی زود به مرحله بعدی کشیده شود (پرسوجو و فهمیدن). شاید با من مخالف باشید، بنابراین توصیه میکنم خودتان بگویید چه موقعی دوست دارید گفتگو را ادامه دهید.
فکر میکنم اگر کوچ این سوال را مطرح نکند که ” دوست داری از این جلسه به چه نتیجهای برسی؟ ” هدف اولیه، خیلی گنگ میشود. پاسخ با این سوال ” میخواهم بفهمم… میخواهم به درکی از… برسم” شفافتی را که در این مرحله نیاز داریم، فراهم میکند.
یکی از نکاتی که دکتر امیرحسین مظاهری سیف در دوره Modern coaching همیشه یادآوری میکند، این است که ابهام منجر به سردرگمی میشود. در این مرحله، اگر عبارتی از مراجع شنیدید که احساس میکنید خیلی گنگ است، قبل از روشن شدن آن، گفتگو را ادامه ندهید، شما بهترین داور تشخیص ابهام هستید.
وقتی که در دوره کوچینگ مدرن، زمینه مربیگری را در شما شکل میدهد، ایجاد حس تعلق را نیز آغاز میکنید. منظورمان از حس تعلق این است که فرد علاقهمند به آن چیزی خواهد بود که در حال رخ دادن باشد، در آن مشارکت دارد و عضو فعالی از آن میشود.
اگر فردی درگیر در تجربه کوچینگ نباشد، احتمال بسیار کمی وجود دارد که از آن لذت و فایده ببرد. وقتی مراجع حس تعلق بالایی دارد، مشخصا علاقهمند است که بیشترین بهره را از این تجربه ببرد، هر چه حس تعلق فرد بیشتر باشد، قابلیت رشد بیشتری دارد. منظور از قابلیت رشد این است که او بیشترین پذیرای یافتن ایدههای جدید و دیدگاههای نو است و اشتیاق بیشتری به یادگیری و تغییر دارد.