0
تومان
0
تومان

ارزان بخرید تا همیشه فقیر بمانید

من انقدر پولدار نیستم که جنس ارزان بخرم

آنچه در این مقاله می‌خوانید

سال گذشته یکی از دوستان من حوالی چالوس ویلای ۴۰۰ متری که بیش از یک میلیارد تومان ارزش داشت را به مبلغ ۵۵۰ میلیون تومان خرید. قبل از خرید ویلا از من سوال کرد که ویلایی را با این تفاوت قیمت می خواهم بخرم آیا ارزشش را دارد؟ نظر من را برای این خرید جویا شد.
اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که خُب چرا باید این ویلا را با این قیمت به فروش برسانند. این ویلا کجاست. ویلا دقیقا چه ویژگی هایی را دارد. به حسین گفتم که صرفا به دلیل پایین بودن قیمت نمی شود یک ویلا یا هر چیز دیگری را خریداری کرد.

ارزش خرید دارد یا نه؟

باید ببینی ویلا یا چیزی که می خواهی بخری چقدر ارزش داره. لبخند عاقل اندر سفیه ای به من انداخت و گفت: همیشه آرزو داشتم ویلایی را در شمال داشته باشم. هزینه ای که برای خرید این ویلا می توانستم بپردازم عدد بزرگی نبوده است. این تنها زمانی است که می توانم با چنین مبلغ مناسبی یک ویلا در شمال که به دریا هم نزدیک است را داشته باشم.
جواب دوستم تا حدودی قانع کننده بود. دیگر سوالی نپرسیده و ماجرا را به فراموشی سپردم. چند ماهی گذشت و از دوستم خبری نداشتم.

از خودتان بپرسید که ارزش خرید دارد یا خیر

کاشت و برداشت

ماه گذشته قیمت ها در اوج بود و همه چی سر به فلک کشیده بود. دوستم به پول نیاز پیدا کرد و تنها راه برای تامین آن پول فروش ویلایی بود که تقریبا به نصف قیمت خریده بود. حسین خوشحال از این سرمایه گذاری ای بود که ماه ها قبل انجام داده بود.
ویلا را برای فروش به آژانس املاک های منطقه سپرد. او دقیقا در زمان فروش ویلا متوجه شد که منطقه ای که ویلایش در آن قرار دارد خریداری ندارد. خریدار نداشتن ویلاهای این منطقه دلایل زیادی داشت که از حوصله این مقاله کاملا خارج است.

افزایش قیمت دلار

همیشه افرادی که یک محصول یا خدماتی را به قیمت پایین تر از قیمت واقعی خریداری می کنند سود نخواهند کرد. قیمت پایین دلیلی بر این نمی شود که شما خریدی را انجام دهید.

افزایش قیمت دلار

مقاله «هوش مالی ناجی بحران های پیش رو» به شما این امکان را می دهد که در زمان درست و با قیمت درست سرمایه گذاری خود را انجام دهید.
حالا زمانی بود که حسین کاملا به خاطر سرمایه گذاری نامناسبی که کرده گیر افتاده بود. او زمانی که دلار 3500 تومان بود سرمایه گذاری را در زمینه ملک انجام داده بود ولی درست در موقعی که قیمت دلار 4 تا 5 برابر شده بود و باید از سرمایه گذاری خود سود می برد حتی نمی توانست همان مبلغی را که سرمایه گذاری کرده بود را برداشت کند.

تفاوت دیدگاه قشر فقیر با ثروت آفرین

یکی از ویژگی های افراد فقیر و متوسط جامعه خرید کردن بر اساس قیمت محصول و خدمات است. این گونه افراد همیشه موقع خرید محصولی که نیاز دارند را با پایین ترین قیمت خریداری می کنند. شعار آنها این است که قیمت هر چه پایین تر بهتر؛ یعنی کیفیت و ماندگاری محصول برای آنها مدنظر نیست.
افراد فقیر و متوسط جامعه برعکس افراد ثروت آفرین و ثروتمند فکر می کنند. ثروت آفرین ها به جای قیمت از لغت ارزش بهره می برند. برای آنها ارزش محصول اولویت بیشتری نسبت به قیمت دارد. این تفاوت در تفکر افراد دانش شم اقتصادی آنها را به رخ می کشد.

پیشنهاد می شود برای تقویت تشخیص دهی و هوش مالی خود حتما مقاله «فاجعه شرایط اقتصادی یا... » را مطالعه کنید.

شم اقتصادی خود را تقویت کنید

بر مبنای شم اقتصادی

همانطور که در دوره شم اقتصادی یاد گرفتید برای خرید کردن مبنای ارزش را باید لحاظ کنید. یکی از اشتباهات تاریخی خود من فروختن ملکی در میرداماد بود. ملکی که من در آن سهم کوچکی را داشتم. من می خواستیم آن را بفروشیم، اما خریداری برای آن نبود.
مدتی بعد پیرمردی پیدا شد که ما با قیمت بالایی (البته به خیال خودمان) ملک را به او انداختیم. من و شرکا از این کار بسیار راضی و سرمست شده بودیم. مغازه خالی ماند و در دو سال هیچ اتفاقی برای مغازه نیافتاد.
دو سال گذشت و صاحب ملک مغازه را به هفت برابر قیمت معامله شده با ما به یک نمایندگی کمپانی خارجی فروخت. آن زمان بود که ما متوجه شدیم چه کلاه بزرگی سر ما رفته است. ما در خیال خود سر آن خریدار کلاه گذاشته بودیم اما در واقعیت سر خودمان کلاه رفته بود.
وقتی شما خرید یا فروش خود را بر مبنای قیمت پیش ببرید یک الگوی فقرآفرینی است. خرید و فروش باید بر مبنا و اساس ارزش صورت بپذیرد. شما تا زمانی که ارزان می خرید هرگز ثروتمند نمی شوید.

قیمت، عامل تصمیم گیری

حاج آقا سلیمانی، بنیانگذار نیک کالا جمله ای دارد که باید آن را با طلا نوشت. جمله معروف این گونه گفته شده است: قیمت، یکی از فاکتورهای تصمیم گیری است اما تنها عامل تصمیم گیری نیست.

قیمت بر روی خرید  تاثیر می گذارد

آنچه در تفاوت افراد فقر آفرین و ثروت آفرین دیده ام مدلی است که چون رعایت نمی شود زندگی افراد را همیشه در تلاطم و بحران نگه می دارد.
1. جدیدا افراد فقر آفرین دارای مدارک دانشگاهی بالایی هستند، اما هیچ اطلاعات مالی ندارند. آنها هیچ برنامه ای را هم برای سرمایه گذاری ندارند و همچون برگ پاییزی که در هوا معلق است در حوادث به این طرف آن طرف می روند. آنها عاقبت مالی شان را نادیده می‌ گیرند.
2. بسیاری از تصمیمات مهم احساسی گرفته می شود. در دنیای پول و سرمایه گذاری احساسات جایی ندارد، اما عموما تصمیمات مهم در اوج احساس گرفته می شود و این یک ویژگی انسانی است. مهم ترین تصمیم های زندگی تان چیست؛ ازدواج کردن، خانه خریدن یا بچه دار شدن.
3. تفاوت بین نصیحت یک فرد ثروتمند و فروشنده تفاوت بین خریدن ارزش و فروخته شدن کالایی به شماست. فروشنده ذاتا به دنبال فروختن است. این کاملا طبیعی است به شما مشورتی را بدهد که شما به نتیجه ای که او می خواهد برسید. نتیجه او یعنی متقاعد شدن برای خرید کالا، اما مشاوره ای که ثروت آفرین به شما می دهد بر مبنای اهداف و منافع بلندمدت است.

ساحل امن مالی

آنچه در بحران مالی اخیر با کاهش و افزایش قیمت دلار به وجود آمد افرادی را متاسفانه به خاک سیاه نشاند. این بحران نشان می دهد بلد نبودن رابطه پول، قدرت پول و مهارت های مالی بزرگ ترین مشکل افراد است. افرادی که بدون شم اقتصادی باید زندگی خود را به ساحل امن مالی برسانند.

برای خودتان ساحل امن مالی ایجاد کنید
تا وقتی که شما دنبال روش های عامه پسند در زندگی باشید یعنی رفتاری داشته باشید که عامه و عموم مردم دارند و می پسندند به نتایجی می رسید که در ثروت آفرینی موجود نیست. وقتی مدل شما تابعیت از یک خِرد عمومی است. این خرد عمومی به مدرسه رفتن، به دانشگاه رفتن، درس خواندن، شغل پیدا کردن، سخت کار کردن، پس انداز کردن، قسط دادن، قسط دادن، قسط داد و… خواهد بود.
متاسفانه امروزه اکثر افراد به دنبال این روش ها هستند و حتی بدتر از آن با استفاده از مربیان تازه کار زندگیشان را به یک هرج و مرج شیک تبدیل می کنند.

قبل از هر کاری شم اقتصادی تان را قوی کنید…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دوره جامع کوچینگ سوئیسی