0
تومان
0
تومان

تصویر ذهنی چیست ؟

تصویر ذهنی (ویژن) بازسازی دنیای فیزیکی دور از یک انسان در ذهن اوست. این عمل، در بیشتر موارد، شامل تجربه درک یک شیء، رویداد یا صحنه است که در واقعیت، قابل حس نیست. در برخی شرایط، تصویر ذهنی می‌تواند اثری مشابه تجربه واقعی داشته باشد. همچنین تصویر ذهنی می‌تواند شامل پردازشِ اطلاعاتِ دریافتی از هر منبع ورودی حسّی، از جمله تصویر شامه‌ای و تصویر سمعی باشد.
پروفسور استیون پینکر، روان‌شناس و دانشمند علوم شناختی که بیل گیتس کتاب او را به عنوان محبوب‌ترین کتاب جدید تمام دوران‌ها نامیده است، معتقد است که تجربیات ما از جهان پیرامون در ذهنمان به صورت «تصاویر ذهنی» بازسازی می‌شود. سپس می‌توان تصویرهای ذهنی را کنار یکدیگر قرار داد یا با هم مقایسه کرد و یا تصویرهایی کاملاً جدید ساخت.

نحوه شکل گیری تصویر ذهنی

چند نظریه درباره نحوه شکل‌گیری تصاویر در ذهن وجود دارد. بر پایه نظریه کد دوگانه که در سال ۱۹۷۱ توسط آلن پائیویو ایجاد شد، می‌توان از دو کُد جداگانه (کدهای تصویری و کدهای کلامی) برای ارائه اطلاعات در مغز استفاده کرد. کدهای تصویری، کدهایی مانند تصویر ذهنی یک گل، هنگام فکر کردن به یک گل خاص است؛ در حالی که کد کلامی می‌تواند فکر کردن به واژه «گل» باشد. نمونه دیگر، فکر کردن به واژه‌های انتزاعی، مانند عدالت و عشق یا واژه‌های واقعی مانند فیل یا میز است.

روش ساده‌تر برای فکر کردن به واژه‌های انتزاعی استفاده از کد کلامی با یافتن واژه‌هایی که آن‌ها را تعریف یا توصیف می‌کنند، است. طبق نظریه گزاره‌ای تصاویر به صورت کُد گزاره‌ای منحصر به فرد، در ذهن ذخیره می‌شوند که معنای مفهوم و نه خود تصویر را ذخیره می‌کند. این کدها ممکن است توصیفی از تصویر یا نمادین باشند. سپس کُدها به کد کلامی و تصویری ترجمه می‌شوند تا تصویر ذهنی را ایجاد کنند.

تصویر ذهنی چگونه در ذهن مخاطب ما ایجاد می شود؟

چگونگی ایجاد تصویر ذهنی که مبنای قضاوت مخاطب ما قرار می­ گیرد، بر حسب دسته بندی مخاطبین در ارتباط با ما، به دو شکل بروز پیدا می کند:

الف) مخاطب آشنا :

کسی که مدت زیادی رفتار و عکس ­العمل­ های ما را پایش کرده و با نحوه تصمیم ­گیری ما آشناست و قضاوت­هایش ناشی از مجموعه رفتارهایی است که از ما شاهد بوده است. مانند: مادر، همسر یا سایر افرادی که در دراز مدت در کنار ما هستند.

ب) مخاطب ناآشنا :

مخاطبی که اولین بار در جوار ما حضور خواهد یافت، مانند کسانی که با آنها در تاکسی، کافه، تئاتر، سینما و یک مکان عمومی یا خصوصی برای اولین بار ملاقات خواهیم داشت که در این صورت می ­توان گفت ظرف ذهنی مخاطب­مان خالی بوده و در این اولین برخورد، مؤلفه ­هایی را باید مورد بررسی قرار داد که بسیار حائز اهمیت می­ باشند؛ مانند:

۱- حرکات صورت (میمیک)
۲- رفتار و زبان بدن
۳- نحوه پوشش

سه عامل مهم

همانطور که اشاره شد، آراستگی پوشش در اولین برخود و همینطور استایل مناسب در انجام حرکاتی که در مقابل مخاطب به نمایش گذاشته می­ شود یا همان رفتار درست در کنار چهره بشّاش و ادبیات به­روز و سنجیده، مؤلفه ­هایی هستند که برای یک ملاقات اول مورد نیاز می­ باشند تا بهترین تصویر ذهنی یا بهترین مبنای قضاوت را از ما در مخاطب­مان ایجاد کنند.
همه­ ما، بارها و بارها از فیلتر بررسی و قضاوت اولیه مخاطبین­مان گذشته ­ایم و بازخوردش را به وضوح شاهد بوده ایم، چه بسا با بی ­دقتی در رفتارها، بی­ سلیقه ­گی در انتخاب پوشش، بی ­تفاوتی در ارائه چهره­ ی با طراوت، عدم ارتباط چشمی مناسب و یا حتی دریغ کردن از تقدیم یک لبخند گرم به مخاطب، موقعیت ­های بسیار خوبی را از کف داده­ ایم. پس این نکته حائز اهمیت را آموختیم که اثر اولیه سه عامل ادبیات گفتاری، چهره ­ی جاذب و برقراری ارتباط چشمی در کنار پوشش و ارائه ­ی رفتارهای مناسب، برجای گذاشتن یک تصویر ذهنی مناسب در ذهن مخاطب، برای تاثیر بر قضاوت و تصمیم­ گیری وی در خصوص ما می­ باشد.

یک نکته طلایی در مذاکره

همیشه شنیده ایم که می گویند: «شنیدن کی بود مانند دیدن»، پس اگر درست در وقت دیده شدن، مؤلفه های بررسی شده را در وجود خود نداشته باشیم، قطعاً درگیر این سوال می شویم که چه فکری در مورد ما خواهد شد و مورد چه قضاوتی قرار خواهیم گرفت؟
پس هیچ فرصتی را برای فوق العاده بودن از دست ندهیم! با فرض داشتن هر سه مؤلفه، باید بررسی شود که چطور به جمع بندی این مؤلفه ها برسیم که بشود در طول ۹۰ ثانیه اول، تأثیر مورد نیاز را روی مخاطب بگذاریم؟ همیشه اولین ها هستند که در ذهن افراد ماندگار می شوند؛ اولین لباس، اولین سلام، اولین عطر، اولین لبخند و… . وقتی برای اولین بار فردی را می بینیم، مهم است که بتوانیم تأثیر مثبتی از خود در ذهن او ایجاد کنیم تا بتوانیم به هدف مذاکره دست یابیم.

نتیجه گیری

آموختیم که اثر اولیه، مبنای قضاوتی است که دیگر افراد در مورد شما دارند، پس لازم است در مورد نحوه شکل گیری آن به درستی فکر کنیم و مدام این سوال را از خود بپرسیم که در زمان اولین برخورد با مخاطب، چه تأثیری باید روی طرف مقابل بگذارم و اکنون چه تأثیری می گذارم ؟! و بعد فرق این دو سوال را بررسی کنیم تا متوجه مشکلاتی که در برقراری ارتباط با اطرافیان داریم، بشویم. پیشنهاد می کنیم که به این سوال حسابی فکر کنید و پاسخ آن را با خود تکرار کنید تا مهارت لازم در این زمینه را پیدا کنید. همچنین می تونید برای پیدا کردن جواب های دیگر، سری به بلوک بعدی بزنید.

روزیتون هزار برابر