ما در این قسمت از سایت ثروت آفرینان قصد داریم تا در خصوص تعریف یک ارتباط مؤثر از دیدگاه علمی صحبت کنیم. همچنین در خصوص سو تفاهم به عنوان یکی از مهمترین عوامل در جلوگیری از برقراری یک ارتباط مؤثر صحبت خواهیم کرد. علاقه مندان می تواننند برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله “توانایی برقراری ارتباط مؤثر، کلید قدرتمندی در مذاکره” مراجعه کنند.
سوء تفاهم نفهمیدن مطلب نیست بلکه بد فهمیدن مطلب است
در این مجال می پردازیم به مبحث سوء تفاهم درمذاکره و نحوه رفع سوء تفاهمات برای بهبود مذاکره و رسیدن به یک ارتباط مؤثر، با طرح سوالاتی از این قبیل:
سوء تفاهم چیست؟
در تعریف سوء تفاهم می توان گفت بعضی از مردم به دلیل متوجه نشدن مطلالبی که بهشون ارائه میشه دچار مشکل می شوند. بد فهمیدن مطلب به معنی این است که در آنها سوء تفاهم ایجاد شده است. در نتیجه باید گفت سوء تفاهم نفهمیدن مطلب نیست بلکه بد فهمیدن مطلب است یعنی وقتی کسی به این فکر می کند که مطلبی را نگرفته است می توانیم بگوییم او نتوانسته متوجه مطلب بشود. ولی وقتی مطلبی را به شخصی ارائه می کنیم و او فکر می کند که متوجه مطلب شده است اما عملی خلاف آنچه وجود دارد رفتار می کند باید بگوییم مطلب را بد فهمیدهاست و تازه مشکل از آنجا شروع می شود که فرد دچار توهم فهمیدن موضوع است و فکر می کند میداند موضوع چیست و به دانستن آن هم ایمان دارد.
درواقع خودش هم نمیداند که مطلب را بد بفهمیده است و اصلا موضوع چیز دیگری است و او چیز متفاوت فکر می کند این جاست که آن فرد دچار سوء تفاهم شده است. به قولی در مواجهه با مثال آنکس که نداند که نداند شده است. اما در صورتی که فرد دارای هوش کلامی بالایی باشد، به سرعت می تواند جلوی این بدفهمی که از مهمترین عوامل جلوگیری از ایجاد یک ارتباط مؤثر می شود را بگیرد.
سم کشنده سوء تفاهم
اهم موضوع تازه اینجاست که سوء تفاهم از نفهمیدن بسیار خطرناکتر است. درواقع سو تفاهم از مهمترین عوامل بازدارنده یک ارتباط مؤثر خواهد بود. این احتمال وجود دارد که فرد مقابل با این سوء تفاهم به وجود آمده، در صدد این باشد که تلافی کند و این خود دامن زدن به سوء تفاهم می شود.و باز دامنه سوء تفاهم گسترده می شود و این بار شما هستید که در دام سوء تفاهم خواهید افتاد و در پی تلافی خواهید بود. و این چرخه تا نابودی طرفین پیش خواهد رفت! بله این چرخه مثل یه گردباد که هی بزرگ و بزرگتر شده و در چشم برهم زدنی همه چیز را به نابودی می کشاند.
چطوری میشه جلوی سوء تفاهم رو گرفت و به ارتباط ممؤثررسید ؟
برای اینکه از این گردباد حادثه آفرین جلوگیری کنیم چه راهی بهتر از این که یاد بگیریم ارتباط دوسویه داشته باشیم. یعنی خوب شنیدن و مخاطب را وادار به پرسش و خوب فهمیدن کنیم. یعنی همان بده بستان اطلاعات بدون پارازیت ! بدین صورت به سادگی به یک ارتباط مؤثر دست پیدا خواهید کرد.
برای اینکه بتونیم به بهترین شکل از تکنیک ارتباط دوسویه بهرهبرداری کنیم باید نکاتی رو به خاطر بسپاریم :
نکات طلایی برای حل سوء تفاهم در مذاکره
از جمله مهمترین نکات برای حل سوء تفاهم در مذاکره و رسیدن به یک ارتباط مؤثر می توان به داشتن بررسی دقیق اشاره کردو ما می توانیم بسنجیم و بررسی دقیق داشته باشیم روی جمله بندی و محتوایی که به کار می بریم و پرسش هایی را در ابتدا از خودمان شروع کنیم مثل :
- صحبت هایی که می کنم چقدر برای مخاطب قابل درک است ؟
- مخاطب از چه کلمه های کلیدی استفاده می کند ؟
- کلمات اش تصویری است یا شنیداری و یا لمسی ؟
- سطح واژه هایی که به کار می برد و دایره لغاتی که به فراخور آن داراست؟
و سوالاتی از این قبیل که با شناخت مخاطب به راحتی می توان کلید واژه ها و نکته هایی که به کار می برد، را شناسایی کرده و به کمک آنها در بده اطلاعات اثر گذارتر و موفق تر عمل کنیم. بدین صورت شما می توانید با آشنایی داشتن در خصوص اصول و فنون مذاکره، به آن چه که می خواهید دست پیدا کنید.
ولی این همه راه نیست …
این فقط بخشی از ماجرا را شامل می شود و در قدم بعدی باید تمام موارد بررسی شده چک شود و در چک مجدد اطلاعات رد و بدل شده می توانیم به این جمعبندی برسیم که آیا مخاطب منظورما را درست فهمیده یا نه ! با پرسش و بررسی جوانب اطلاعات ارسالی و باز خورد دریافتی تا حدودی به صحت ارتباط و همراستا بودن با محاطب پی خواهیم برد ولی در پایان از او باید پرسش شود :
- نظرش چیست؟ بعد از شنیدن ماجرا به چه چیزی فکر می کند؟
برای بسط موضوع و حل این مسئله با مثال برایتان یک ماجرایی که پیش آمده را روایت می کنم :
برای موسسه ثروت آفرینان به پیشنهاد دوستی شخصی را جهت استخدام به یک مصاحبه دعوت کردم
و با طرح این سؤال که در این مجموعه چرا حضور یافته و دنبال چه نوع شغلی می باشد پرسش صورت گرفت، فرد مورد نظر بشدت مبادی، آداب کار بلد و حرفه ای در مورد رشته تحصیلی خود که کارشناس نرمافزار است و شروع کرد به صحبت و بعد سسؤالدوم را از ایشان پرسیدم که در ایده آل ترین حالت چه فعالتی را قرار است دنبال کند و پاسخ این بود.
خوب سؤال های شفاف و جواب های به طبع شفافی که از ایشان دریافت شد بنده را متقاعد کرد بر خلاف فوقالعاده بودن شخصیت فرد مذکور ، از استخدام وی صرف نظر کرده و بدون آنکه دلخوری و سوء تفاهمی روبرو شویم از ایشان با گفتن این جملات خداحافظی کنم.
با توجه به صحبت هایی که شد آنچه از دانسته ها و اهداف شما بر می آید با آنچه که بنده به دنبال آن هستم مغایرت دارد ولی برای اینکه عدم صلاحیت وی را به ایشان اثبات کنم با توضیح اینکه می توانی در لاین کاری که بنده درگیر آن هستم و مشغول به فعالیت هستم حضور کارا و مثبتی داشته باشید و به ایشان فرصت کافی برای فکر کردن دادم و بعد از مشورت و فکر ، با آرامش و صادقانه همانطور که بنده برخورد کرده بودم گفت : از عهده بنده بر نمی آید و با یک خداحافظی شیرین این مصاحبه پایان پذیرفت که البته اگر بنده مولفه هایی چون شناخت مخاطب، بررسی علایق و دایره اطلاعات، کارایی و تخصص را بررسی نمی کردم و به طرح سؤال نمی پرداختم.
همچنین اگر چک کردن رو انجام نمیدادم و این نیرو را با قابلیت هایی که داشت جذب نمی کردم و شش تا یک سال کار می کرد و در انتها با یک حساب سر انگشتی متوجه می شدم نتیجه آنچه می بایست باشد نیست و ناچار می شدم با دلخوری از این سوء تفاهم قطع همکاری را بهترین راه چاره تلقی کنم و…. بله مفهوم عینی سوء تفاهم ایجاد می شدو بار آمدن فاجعه ای نابودگر!
اینجاست که متوجه می شویم درک درست و به موقع صحبت های طرفین چقدر در یک مذاکره پیروزمندانه و رسیدن به یک ارتباط مؤثر لازم و ضروری است.
سخن پایانی
ما در این مطلب سعی کردیم با موشکافی از یک مشکل بزرگ، به ارتباط مؤثر دست پیدا کنیم. شما با شناخت سو تفاهم و رفع آن به سادگی می توانید ارتباط کاملی را با مخاطبین خودتان پیدا کنید. برای دست یابی به چنین مرحله ای، نیاز است تا قدرت سخنوری و از سوی دیگر، اعتماد به نفس مناسبی داشته باشید. شما از این پس می توانید در دوره های سخنوری و اعتماد به نفس موسسه ثروت آفرینان شرکت کرده و به سادگی به ان چه که می خواهید برسید.